سالروز ولادت امام حسن عسکری(ع)
بر تمامی شیعیان جهان مبارک باد0
(( مشک افشان عالم ))
(( مدینه)) روز جمعه هشتم ماه ربیع الثانی حال و هوای دیگری داشت. همه در انتظار درخشیدن نوری بودند تا گلهای زندگی را در فضای ظلم گرفتة آن سامان، شادابی بخشد0 در این روز ‚ خورشید تابان وجود امام حسن عسکری(ع) قدم به عرصه این جهان خاکی گذاشت0 هم او که از دامانش نوری ساطع شد تا امیدبخش مظلومان و مستضعفان گیتی شود0
امام به القاب (( صامت ‚ رفیق ‚ نقی ‚ زکی ‚ هادی )) معروف بودند0 باید ولادت با سعادت آن حضرت را نه به عنوان حادثه‚ بلکه نقطه عطفی در تاریخ تشیع دانست و باید اذعان داشت که این میلاد در آیندهای نه چندان دور، تاریخ بشریت را دگرگون می کند؛ چراکه او می باید فرزندی به دست غیب بسپارد تا روزی دادگستر جهان هستی شود0 در آن ایام که امام هادی(ع) را از مدینه به سامرا بردند تا زیر نظر حکومت عباسیان قرار گیرد‚ امام حسن عسکری(ع) را نیز به دستور متوکل عباسی به سامرا انتقال دادند؛ لذا باید گفت که قسمت عمدهای از عمر امام(ع) در پایتخت عباسیان در سکوت مرگبار حکومت آنان گذشت0 آنچه مسلم است انتقال و تبعید امام هادی و امام عسکری(ع) به سامرا ـ که مرکز خلافت عباسیان درآن عصر به شمار میرفت ـ از جهاتی شبیه سیاست مأمون در فراخواندن امام رضا(ع) به سرزمین طوس بود؛ زیرا این نزدیکی‚ کنترل روابط امام با پیروان و شیعیان و شناسایی آنانی که در سرتاسر بلاد اسلامی مناسبات نزدیکی با امام خود داشتند و خطری برای حکومت به حساب میآمدند را برای دستگاه جورعباسی آسان میکرد. مدتی که امام در این شهر میزیست، بجز آن چند نوبتی که به زندان افتاد به صورت یک فرد عادی در آنجا حضور داشت و طبعا رفتار او زیر نظر کامل و محتاطانه حکومت بود‚ زیرا ائمة شیعه از جمله امام عسکری(ع) اگر از آزادی عمل برخوردار بودند، مدینه را برای زندگی انتخاب میکردند و کنترل شیعیان و اطرافیان آن حضرت و مجبور ساختن ایشان برای حضور در دارالخلافه دوبار در هفته‚ عدم امکان دیدار مستقیم اصحاب با امام‚ به زندان افتادن بعضی از یاران او همه و همه حکایت از نگرانی و وحشت دستگاه خلافت از وجود شبکة منظم و متشکل شیعیان که از مدتها قبل شکل گرفته بود‚ میکرد0 اصحاب امام تنها در طول راه ‚ خود را برای دیدن آن حضرت آماده میکردند‚ در این راستا از روایات چنین استفاده می شود که کسی را امکان دیدار حضرت به صورت مستقیم در خانه آن بزرگوار نبوده است، البته امام و شیعیانش در فرصتهای گوناگونی همدیگر را ملاقات میکردند و سرپوشهایی نیز برای این تماسها وجود داشته است که یکی از بهترین راه های ارتباطی مکاتبه بود.
شواهد تاریخی و روائی‚ همه روشنگر این واقعیت است که از همان سال دویست وپنجاهوچهار هنگامی که حضرت در سن بیست و دوسالگی بعد از شهادت پدر بزرگوارش بنا بر وصیت و تصریح امام هادی(ع) امامت مردم را عهدهدار شد‚ بیشتر عمر خود را در حبس و حصر و منع و هدایت خلق خدا سپری کرد ‚ اما در آن دوران شش ساله امامت امام‚ حوادثی رخ داد و تزلزلی در دستگاه عباسیان پدید آمد که مستقیما به زندگی امام مرتبط بود0 تشکیل دولت (( احمد ابن طولون )) در مصر و قیام ((حسنبن زید العلوی)) و مقاومت پیگیر وجنگ و ستیز فراوانش در برابر حکومت عباسیها و سرانجام سیطرة حسنبن زید به طبرستان از جمله آن حوادث یادشده است0 این انقلابات به اضافه قیام (( صاحب الزنج )) دست به دست هم داد و باعث شد امام حسن عسکری (ع) در عسکر ( لشکرگاه) به حالت بازداشت بماند و مهتدی عباسی نقش پیشوای مقدس مآبانه ای چون (( عمربن عبدالعزیز )) درمیان امویها به خود بگیرد و به طور مزدورانه (( قبه ای)) به عنوان بارگاه عدل و مظالم تأسیس کند.
مهم است توجه امام در فرصتهای مناسب به آینده درخشان و تابناک اسلام و امت اسلامی بود که حضرت توانستند در سالهای رسالت خویش ویژگیهای دولت حضرت مهدی (عج) را یادآور شوند و در این راه گامهای مؤثری چون پاسخ به مسائل علمی‚ رد شبهات‚ توجه به اصحاب‚ برحذر نمودن آنان در همکاری با خلفا‚ تقویت و تحکیم مبانی امامت بصورت یک عقیده اسلامی‚ آماده کردن مردم برای غیبت امام مهدی (عج) و دعوت مردم به امامی که غایب خواهد بود، بردارند. لذا (( ابوالادیان )) که نامه رسان آن حضرت بود می گوید : امام برای شخصی که سؤال کتبی نموده بود نوشت: درباره مهدی قائم آل محمد (ص) پرسیده بودید او زمانی که قیام کند آنچنان عالمانه در میان مردم حکمرانی و قضاوت برحق کند که هرگز نیازی به برهان و دلیل نخواهد داشت0